سرویس ورزش مشرق – صدها مجروح و چندصد صندلی کنده شده ورزشگاه آزادی به اضافه مضروب شدن نیروهای ناجا، از اتفاقات تلخ حاشیهای دیدار حساس تیمهای پرسپولیس – سپاهان در روز جمعه ۶ اردیبهشت بود که همگی با هزاران گوشی تلفن همراه و دوربینهای صدا و سیما فیلمبرداری و تصاویر و اخبارش ثانیه به ثانیه در فضای مجازی و واقعی منتشر شد!
عین این اتفاقات در دیدار تیمهای تراکتورسازی و پیکان هم رخ داد و باز هم تصاویرش لحظه به لحظه از کوههای سبلان به اقصی نقاط جهان مخابره شدند! حمله طرفداران تراکتور به نیروهای انتظامی و مضروب شدن گروهی از پرسنل ناجا به اضافه خسارتهای جدی به اتومبیلهایشان، آتش زدن خودروها در خروجی استادیوم، شعارهای ملی گرایانه و پرتاب سنگ و کلوخ بر سر عوامل برگزاری دیدار و در نهایت رجزخوانی برای طرفداران و اعضای پرسپولیس، همگی در تبریز رخ داد اما هنوز نه مسئول کمیته انضباطی و نه مسئولان وزارت ورزش به این مسأله ورود نکرده و گویی همه این اتفاقاتی که طی یک ساعت در چند جمله کوتاه خلاصه کردیم در یکی از کشورهای همسایه رخ داده و فدراسیون اصلاً متوجه این موضوع نبوده است!
بیشتر بخوانید:
مقصران اصلی حادثه تلخ یادگار امام تبریز / علت باران سنگ و صندلی هواداران تراکتورسازی چیست؟
چرا دادستان کل به جمعه سیاه فوتبال ورود نمیکند؟ / اظهارات تهدیدآمیزی که بوی خون میدهد
**رفتار دوگانه انضباطی!
بی گمان اگر کمیته انضباطی همچون واکنشی که امروز در کمتر از ۱۲ ساعت به اتفاقات استادیوم آزادی داشت را فردای همان روز بازی تراکتورسازی – پیکان نشان میداد، امروز شاهد بروز چنین اتفاقاتی حداقل در این سطح و به گستردگی مجروح شدن ۲۴۵ نفر نبودیم! سکوت و مماشات فدراسیون با اتفاقات رخ داده در تبریز به اندازه کافی تعجب برانگیز بود اما با واکنش سریع اسماعیل حسن زاده به اتفاقات بازی پرسپولیس عجیبتر هم شد!
**داورزنی بیدار شد!
از سوی دیگر محمدرضا داورزنی معاون وزارت ورزش و جوانان هم در واکنش به اتفاقات تبریز دستور رسیدگی به عوامل ذیربط را صادر کرده، به گونهای که به نظر میرسد هفته گذشته که جنجال بزرگ تبریز رخ داد، محمدرضا داورزنی خواب بوده و به یکباره پس از یک هفته بیدار شده و فیلم بازی استادیوم آزادی را در تلفن همراهش دیده است!
**فدراسیون بی تفاوت و منفعل!
با کنار هم قرار دادن قطعات پازل حواشی اخیر میتوان گفت که فدراسیون فوتبال در این زمینه مقصر اصلی است. اگر در برنامههای تلویزیونی هشدارهای جدی درباره این مسائل داده نشده بود، میتوان ادعا کرد کسی متوجه چنین مسائلی نبوده اما بارها و بارها با بروز حوادث مشابه به ویژه در اهواز و بازی تیمهای خوزستانی برابر پرسپولیس شاهد خون و خونریزی بوده ایم اما رئیس هیأت فوتبال استان خوزستان که خود عضو هیأت رئیسه فدراسیون هم هست هر بار موضوع را اتفاقی کاملاً عادی و البته بی اهمیت جلوه میداد!
*مربیان و بازیکنان را توجیه کنید!
از طرفی باید به سرمربیان تیمها نیز در این باره توصیههای لازم صورت بگیرد. وقتی بازیکنان دو تیم و امیر قلعه نویی و برانکو بر سر هر سوت به سود تیم حریف با داور و عوامل برگزاری درگیر میشوند، طبیعی است التهابهای درون زمین با چندین برابر افزایش روی سکوها بین تماشاگرانی که مستعد این وضعیت هستند، نمود پیدا میکنند.
**سنگها چطور رد میشوند؟
سوال مهم دیگر از مأموران زحمتکش ناجاست که خود در این بین متضرر میشوند. بازرسی بدنی به چه ترتیب انجام میشود که هواداران در دو سوی سکوها سنگهای ۳۰۰، ۴۰۰ گرمی به سمت یکدیگر پرتاب میکنند که ممکن است قبل از همه، مأموران ناجا را هدف قرار داده و باعث آسیب دیدگی همانها شود؟ کما اینکه چند سال قبل در اصفهان سرباز احمدی به همین واسطه بینایی اش را از دست داد!
در چنین دیدارهای حساس و پر حاشیهای برخورد جدی تر ناجا با مخلان نظم و امنیت استادیوم قطعاً مورد حمایت همگان خواهد بود و به هیچ عنوان اقتدار این نهاد زیر سوال نخواهد رفت.
**رسانههای هوچی گر!
نقش رسانههای نوشتاری، شنیداری و دیداری در این بین چیست که از یک هفته پیش با لقب دادن ال کلاسیکو ایرانی به این دیدار و بررسی همه روزه وضعیت تیمها در صدر جدول، رقابت عادی دو تیم رقیب در کورس قهرمانی را به جدالی برای حیات و ممات تشبیه کرده و برنده اش را فاتح کره ماه و بازنده اش را محکوم به نیستی و پوچی القا کرده بودند؟ قطعاً باید در این باره هم تجدید نظرهای جدی از سوی اصحاب رسانه صورت بگیرد.
**سازمان لیگ پرفشار!
اما یکی دیگر از مقصرانی که در بروز این وضعیت نقش داشت سازمان لیگ فدراسیون فوتبال است. جایی که با فشرده کردن و برگزاری دیدارهای تیمهایی که درگیر لیگ قهرمانان آسیا هستند نه تنها بخت نمایندگان ایران در قاره را پایین میآورند بلکه باعث میشوند بازیکن با کمترین ریکاوری در چنین مسابقات حساسی به میدان برود. نداشتن تمرکز لازم از سوی بازیکن باعث میشود تا با یک خطای عادی که در هر فوتبالی رخ میدهد از کوره در رفته و تنش روی چمن در کسری از ثانیه به سکوها منتقل و باعث تهییج هواداران دو تیم شود!
با همه این تفاسیر به نظر میرسد فدراسیون منفعل و در رأس آن آقای تاج که هنوز در رؤیای «پنج ستاره» بودن به سر میبرد، و حتی آقای فتاحی و همکارانش در سازمان لیگ نتوانسته اند در بحث برگزاری بدون دردسر بازیهای مهم لیگ که به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد موفق عمل کنند و با همین فرمانی که چرخ فوتبال ما حرکت میکند مقصدی جز پرتگاه در پیش روی خود نخواهد دید.